پرسونا چیست؟
اهمیت پرسونا در کسب و کار چیست و چطور برای کسبوکار خود پرسونا طراحی کنیم؟
پرسونای مارکتینگ (Marketing Persona) یک ابزار خیلی قدرتمند است که به ما کمک میکند مشتریهایمان را بهتر بشناسیم و استراتژی بازاریابی خود را دقیقتر و هدفمندتر طراحی کنیم. در بازاریابی، پرسونای مارکتینگ بهصورت یک شخصیت خیالی یا نیمهخیالی طراحی میشوند که نماینده یه دسته از مشتریها یا مخاطبهای هدف ماست.
مزایای ایجاد پرسونای مارکتینگ:
- شناخت بهتر مشتریها
پرسونا باعث میشود نیازها، مشکلات و رفتارهای مشتریهایمان را دقیقتر درک کنیم. - هدفگذاری دقیقتر
میتونیم محتوا، تبلیغات و کمپینهایمان را دقیقاً برای نیازهای آن دسته از مشتریان طراحی کنیم. - افزایش تعامل و فروش
به این دلیل که مشتری حس میکند محتوا دقیقاً برایش طراحی شدهاند، احتمال خرید و وفاداری بیشتر میشود. - کاهش هزینهها
منابع را برای مخاطبهای هدف واقعی متمرکز میکنیم، نه همه کس.
پرسونا ﯾﮏ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺧﯿﺎﻟﯽ از یک ﻣﺸﺘری اﯾﺪهآل شماﺳـﺖ. ﺑـﻪ ﻋـﻨﻮان ﯾﮏ ﻃـراح، ﺷـﻤﺎ ﻓـرآﯾﻨﺪ ﻃـراﺣﯽ را ﺑـﺎ اﻧـﺠﺎم ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت مشتریان و مخاطب آﻏـﺎز ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ: اﯾﺠﺎد ﻫـﻤﺪﻟﯽ ﺑـﺎ مخاطب ﻫـﺪف ﺧـﻮد و ﺷـﻨﺎﺳـﺎﯾﯽ دﻗﯿﻖ ﻧﯿﺎزﻫـﺎی آنﻫـﺎ از ﻣـﺤﺼﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﻃـراﺣﯽ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ. ﯾﮏ پرسونا ﻣـﻌﻤﻮﻻ ً ﺑـﺮ اﺳـﺎس اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺳـﺎﺧـﺘﻪ ﺷﺪه و ﺷﺎﻣﻞ ﻧﯿﺎزﻫﺎ، اﻫﺪاف و اﻟﮕﻮﻫﺎی رﻓﺘﺎری ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه در ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﻫﺪف ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺷﻮد.
چرا شناخت پرسونا اهمیت دارد؟
ﭼــﻪ در ﺣــﺎل ﺗــﻮﺳــﻌﻪ ﯾﮏ اﭘﻠﯿﮑﯿﺸﻦ ﮔـﻮﺷﯽ ﻫـﻮﺷـﻤﻨﺪ ﺑـﺎﺷﯿﺪ ﯾﺎ ﯾﮏ کمپین تبلیغاتی و یا یک محصول برای ارائه به بازار، درک اﯾﻦ ﮐﻪ ﭼــﻪ ﮐﺴﯽ از ﻣـﺤﺼﻮل اﺳـــﺘﻔﺎده ﺧـﻮاﻫﺪ ﮐﺮد ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻬﻢ اﺳــﺖ. ﺑــرای ﺣﻞ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ واﻗﻌﯽ مخاطب، ﻻزم اﺳﺖ ﯾﮏ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ واﺿـﺢ داﺷــﺘﻪ ﺑـﺎﺷﯿﺪ؛ و ﺑـرای ﻧـﻮﺷـﺘﻦ اﯾﻦ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ، اﺑـﺘﺪا ﺑـﺎﯾﺪ مخاطب و ﻧﯿﺎز ﻫﺎی آنﻫـﺎ را ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﺪ.
ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﻣـﺨﺎﻃﺒﺎن ﺷـﻤﺎ، ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗـﺎ وﯾﮋگیﻫـﺎ و ﻋـﻨﺎﺻـﺮ ﻃـراﺣﯽ ﻣـﻨﺎﺳـﺐﺗـری را اﻧـﺘﺨﺎب ﮐﻨﯿﺪ و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣـﺤﺼﻮل ﺷـﻤﺎ ﮐﺎربـﺮدیﺗـﺮ ﺧـﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﯾﮏ ﭘـﺮﺳﻮﻧﺎ ﺑـﺎ ﭘـﺎﺳﺦ دادن ﺑﻪ ﺳـﻮاﻻت زیر ﻣـﺸﺨﺺ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﭼـﻪ ﮐﺴﯽ در ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻫﺪف ﺷﻤﺎ ﻗرار دارد:
– ﻣﺸﺘری اﯾﺪهآل ﻣﻦ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ؟
– اﻟﮕﻮﻫﺎی رﻓﺘﺎری ﻓﻌﻠﯽ مخاطب ﻣﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟
– ﻧﯿﺎزﻫﺎ و اﻫﺪاف مخاطبان ﻣﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟
– مخاطبان در ﺷراﯾﻂ ﻓﻌﻠﯽ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻣﺸﮑﻼت و ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻔﯽ روﺑرو ﻫﺴﺘﻨﺪ؟
ﭘـﺮﺳﻮﻧـﺎﻫﺎ ﺑــﻪ اﺳﺘراتـژی ﺳﺎزی و ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿریﻫــﺎی ﻫﻮﺷﻤﻨﺪاﻧﻪ در ﻃراﺣﯽ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. آنﻫﺎ مخاطبان واﻗﻌﯽ را ﺑرای ﺗﯿﻢ ﻣﺤﺼﻮل ﻣﻠﻤﻮس ﻣﯽﺳﺎزﻧﺪ، ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺗﻼشﻫﺎ و اﯾﺠﺎد ﻫﻤﺪﻟﯽ ﻣﯽﺷﻮد. ﭘـﺮﺳﻮﻧﺎ ﺑﺴﯿﺎر ﺣﯿﺎﺗﯽ اﺳﺖ اگـﺮ ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ ﭼﯿزی ﻃراﺣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑـرای ﻣـﺨﺎﻃﺐ ﻫـﺪف ﺷـﻤﺎ ﻣﻔﯿﺪ، ﺟـﺬاب و ارزﺷـﻤﻨﺪ ﺑـﺎﺷﺪ. ﯾﮏ ﭘـﺮﺳـﻮﻧـﺎی ﻗـﻮی ﻣـﺎﻧﻨﺪ ﺳـﺘﺎره ﻗﻄﺒﯽ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﻃراﺣﯽ ﺷــﻤﺎ را از اﺑـﺘﺪا ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎ ﻫﺪاﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎی کاربر تعریف ﻣﯽﺷﻮد؟
ﯾﮏ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎی خوب ﺷﺎﻣﻞ ﭼﻬﺎر ﺑﺨﺶ ﮐﻠﯿﺪی اﺳﺖ:
1. ﺳﺮﺻﻔﺤﻪ
2. ﭘروﻓﺎﯾﻞ دﻣﻮﮔراﻓﯿﮏ
3. ﻫﺪف ﻧﻬﺎﯾﯽ ﯾﺎ اﻫﺪاف
4. ﺳﻨﺎریو
ﺳﻨﺎریو ﯾﮏ رواﯾﺖ روزمره اﺳــﺖ ﮐﻪ ﺗــﻮﺻﯿﻒ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﭘـﺮﺳﻮﻧﺎ در ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﺎص ﺑﺎ ﻣـﺤﺼﻮل ﺷـﻤﺎ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺮﻗـرار ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﺪف ﯾﺎ اﻫﺪاف ﺧـﻮد ﺑﺮﺳﺪ. ﺳـﻨﺎریو ﻣـﻌﻤﻮﻻ ً زﻣـﺎن، ﻣﮑﺎن و ﻧـﺤﻮه وﻗﻮع اﯾﻦ رواﯾﺖ را ﻣـﺸﺨﺺ ﻣﯽﮐﻨﺪ. اﯾﻦ رواﯾﺖﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ً از دﯾﺪﮔﺎه ﭘﺮﺳﻮﻧﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﻣﻮارد اﺳـﺘﻔﺎدهای را ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ در آﯾﻨﺪه رخ دﻫﻨﺪ، ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔروهﻫﺎی مخاطبان ﺧﻮد را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮدﯾﺪ، ﻣﯽﺗﻮاﻧﯿﺪ آنﻫﺎ را ﺑﻪ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﺪ.
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻫﺪف ﺧﻮد را ﺑﻬﺘﺮ درک ﮐﻨﯿﻢ
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣـﻮارد در بازاریابی؛ اﯾﺠﺎد ﭘـﺮﺳـﻮﻧـﺎی ﮐﺎربـﺮ ﯾﮏ ﻓـرآﯾﻨﺪ ﺗﮑرار شونده اﺳـﺖ. ﺷـﻤﺎ ﻣـﻌﻤﻮﻻ ً آنﻫﺎ را در اواﯾﻞ ﻓـرآﯾﻨﺪ ﻃـراﺣﯽ اﯾﺠﺎد ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ و ﺳـﭙﺲ ﺑـﺎ ﺟـﻤﻊآوری ﺑﯿﻨﺶﻫﺎی ﺟـﺪﯾﺪ، آنﻫـﺎ را ﺑـﻪ روزرﺳﺎﻧﯽ و کامل ﻣﯽکنید.
در اﯾﻨﺠﺎ ﻣراﺣﻞ اﺻﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑرای اﯾﺠﺎد ﯾﮏ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎ دﻧﺒﺎل ﮐﻨﯿﺪ آورده ﺷﺪه اﺳﺖ:
1. اﻧﺘﺨﺎب روﯾﮑﺮد ﺧﻮد
اﺑﺘﺪا، ﺑـﻪ زﻣﺎن و ﻣﻨﺎﺑﻌﯽ ﮐﻪ در اﺧﺘﯿﺎر دارید ﺗـﻮﺟﻪ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑـﻪ ﺻـﻮرت اﯾﺪهآل؛ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪاﻗﻞ ﯾﮏ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﯿﻔﯽ ﮐﻮﭼﮏ اﻧـﺠﺎم دﻫﯿﺪ ﺗـﺎ ﺑﺘﻮاﻧﯿﺪ ﭘـﺮﺳـﻮﻧـﺎی ﺧـﻮد را ﺑﺮ اﺳﺎس دادهﻫﺎی واﻗﻌﯽ مخاطب اﯾﺠﺎد ﮐﻨﯿﺪ. ﺑـﺎ اﯾﻦ
ﺣـﺎل، اگـﺮ ﻧﯿﺎز ﺑـﻪ اﯾﺠﺎد سریع ﭘـﺮﺳـﻮﻧـﺎی مخاطب با ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤـﺪودی دارید، ﻣﯽﺗﻮاﻧﯿﺪ ﺑـﺎ روش ﺳـﺎدهﺗـﺮ “ﭘروﺗﻮﭘﺮﺳﻮﻧﺎ” ﺷروع ﮐﻨﯿﺪ.
2. اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت روی مخاطب ﯾﺎ ﺟﻤﻊ آوری ﺑﯿﻨﺶﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد
ﮔـﺎم ﺑـﻌﺪی ﺷﻤﺎ ﺑـﻪ اﯾﻦ ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد ﮐﻪ آﯾﺎ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت روی مخاطب اﻧـﺠﺎم ﻣﯽدﻫﯿﺪ ﯾﺎ از روش ﭘروﺗﻮﭘـﺮﺳﻮﻧﺎ پیروی ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ.
اگـﺮ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ را اﻧـﺘﺨﺎب ﮐﺮدهاﯾﺪ، ﺑـﺎﯾﺪ ﺑـرﻧـﺎﻣـﻪریزی و اﺟرای ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺧﻮد را آﻏﺎز ﮐﻨﯿﺪ. اﯾﻦ ﺷﺎﻣﻞ ﺟﺬب ﺷﺮﮐﺖﮐﻨﻨﺪﮔﺎن، اﯾﺠﺎد ﻧﻈﺮﺳﻨﺠﯽﻫﺎ و آﻣﺎدهﺳﺎزی ﺳﻮاﻻت ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ روﯾﮑﺮد اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺷــﻤﺎ، ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺑرای روش ﭘروﺗﻮﭘﺮﺳﻮﻧﺎ؛ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﮐﺎرﮔﺎه ﺑرﻧﺎﻣﻪریزی ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ در آن ﺗﻤﺎم ذﯾﻨﻔﻌﺎن ﮐﻠﯿﺪی ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮاﻫﯿﺪ از ﺑﯿﻨﺶﻫـﺎی آنﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﯿﺪ، ﺣﻀﻮر داﺷﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﻨﺪ. ﺑـرای ﺑﻬـﺮهوری ﺑﯿﺸﺘﺮ، ﻓـرآﯾﻨﺪ اﯾﺠﺎد ﭘﺮﺳـﻮﻧﺎ را ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﺎرﮔـﺎه اﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﺪ و از ﻫـﻤﻪ ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﺳـﻮﻧﺎﻫﺎی ﺧﻮد را ﻃراﺣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﺳﭙﺲ آنﻫـﺎ را در ﻧﺴﺨﻪ ﻧـﻬﺎﯾﯽ ادﻏﺎم ﮐﻨﯿﺪ.
3. ﺗﺠزیه و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﺤﻘﯿﻖ
اگـﺮ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت مخاطب اﻧﺠﺎم دادهاﯾﺪ، اکنون زﻣﺎن آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧـﺘﺎﯾﺞ آن را ﺗﺠـزیه و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫـﺪف اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻟﮕﻮﻫﺎ و اﺷﺘراکات را پیدا ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮐﺎربران را ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﻨﯿﺪ. اﯾﻦ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺑﺮاﺳﺎس رﻓﺘﺎر ﮐﺎربران اﺳــﺖ؛ ﺑــﻪ ﻋﺒﺎرتی، اﯾﻨﮑﻪ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮐﺎربران ﭼﮕﻮﻧــﻪ رﻓﺘﺎر ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﺑــﺎ ﻣﺤﺼﻮل ﯾﺎ ﻓﻀﺎی ﻣﺸﮑﻞ (Issue) ﺷﻤﺎ ﺗﻌﺎﻣﻞ دارﻧﺪ.
4. ﭘﺮﺳﻮﻧﺎی ﺧﻮد را زﻧﺪه ﮐﻨﯿﺪ
اکنون وﻗﺖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﺧـﻮد را ﺑـﻪ ﯾﮏ ﭘﺮﺳـﻮﻧﺎی ﻣـﻠﻤﻮس ﺗـﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑـرای ﺷروع، ﯾﮏ اﻟـﮕﻮ ﻃراﺣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺷﮑﻞ ﮐﻠﯽ ﭘﺮﺳـﻮﻧﺎی ﺷﻤﺎ را ﻧﺸﺎن دﻫـﺪ و اﻃﻼﻋﺎت ﮐﻠﯿﺪی ﮐﻪ ﻣﯽﺧـﻮاﻫﯿﺪ درج ﮐﻨﯿﺪ را ﻣـﺸﺨﺺ ﮐﻨﯿﺪ
ﭘـﺲ از اﯾﺠﺎد اﻟﮕﻮ، آن را ﭘﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﺗـﺎ ﭘﺮﺳـﻮﻧﺎی ﺧـﻮد را زنده کنید. ﻓراﻣـﻮش ﻧﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺗـﺼﻮﯾﺮ اﺿـﺎﻓـﻪ ﮐﻨﯿﺪ و ﺑـﻪ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎی ﺧﻮد ﯾﮏ ﻧﺎم ﺑـﺪﻫﯿد. اﯾﻦ ﮐﺎر ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ آنﻫـﺎ ﺑـﻪ ﯾﺎدﻣﺎﻧﺪﻧﯽ و ﻗـﺎﺑـﻞ ﻓـﻬﻢﺗـﺮ ﺷﻮﻧﺪ.
5. ﺑﻪ اﺷﺘراک ﮔﺬاری و اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﺮﺳﻮﻧﺎ
ﭘـﺲ از اﯾﻨﮑﻪ از ﭘـﺮﺳـﻮﻧـﺎی ﺧـﻮد راﺿﯽ ﺷﺪﯾﺪ، ﻣـﻬﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﺗﻤﺎم ﭘـﺘﺎﻧﺴﯿﻞ آن ﺑﻬـﺮه ببرید. آنﻫﺎ را ﻓـﻘﻂ ﺑرای ﺧﻮدﺗﺎن ﻧﮕﻪ ندارید؛ آنﻫﺎ را ﺑـﺎ ﺑـﺨﺶﻫـﺎی دﯾﮕﺮ ﺷـﺮﮐﺖ و تیم خود ﺑـﻪ اﺷـﺘراک ﺑـﮕﺬارید ﺗـﺎ دﯾﮕران ﻧﯿﺰ ﺑـﺎ آنﻫـﺎ آﺷـﻨﺎ ﺷﻮﻧﺪ و از آنها در حل مسائل بهره ببرند.
در ﻃـﻮل ﻓـرآﯾﻨﺪ ﻃـراﺣﯽ و ایجاد کمپینها، ﺑـﻪ ﻃـﻮر ﻣـرتـﺐ ﺑـﻪ ﭘـﺮ ﺳـﻮﻧـﺎی ﺧـﻮد ﻣراﺟﻌﻪ ﮐﻨﯿﺪ و آنﻫﺎ را در ﺑـﺤﺚﻫﺎی ﻣـربـﻮط ﺑﻪ ﺟﻬﺖﮔﯿری ﻣـﺤﺼﻮل درﮔﯿﺮ ﮐﻨﯿﺪ. ﻋﺎدت ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ در ﻫـﺮ ﻣـﺮﺣﻠﻪ از ﺧـﻮد ﺑـﭙﺮﺳﯿد؛ ﭼـﻪ ﭼﯿزی ﺑـرای ﭘـﺮﺳﻮﻧﺎﻫﺎی مخاطبان ﻣﺎ ﻣﻔﯿﺪﺗﺮ اﺳﺖ؟ ﭘﺮﺳﻮﻧﺎ اﺑـزاری ﺑﺴﯿﺎر ارزﺷﻤﻨﺪ ﺑـرای اوﻟﻮﯾﺖ دادن ﺑـﻪ مخاطبان و اﯾﺠﺎد ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ واﻗﻌﺎ ً ﻧﯿﺎزﻫﺎی آنﻫﺎ را ﺑرآورده ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﭘﺲ آنﻫﺎ را ﻓراﻣﻮش ﻧﮑﻨﯿﺪ.
بدون دیدگاه